شمس الدین محمد بن حسن. از شعرا و ادبای دمشق. وفات او در 722 ه. ق. بوده است. او راست: شرحی بر ملحهالاعراب حریری و دو جلد ضخیم در شرح مقصورۀ ابن درید و ملخص صحاح جوهری بحذف شواهد و کتاب المقامهالشهابیه و نظیره ای بر قصیدۀ تائیۀ ابن فارض. او مدتی در مصر اقامت گزیده و قصیده ای در حنین دمشق موطن خویش داشته است
شمس الدین محمد بن حسن. از شعرا و ادبای دمشق. وفات او در 722 هَ. ق. بوده است. او راست: شرحی بر ملحهالاعراب حریری و دو جلد ضخیم در شرح مقصورۀ ابن درید و ملخص صحاح جوهری بحذف شواهد و کتاب المقامهالشهابیه و نظیره ای بر قصیدۀ تائیۀ ابن فارض. او مدتی در مصر اقامت گزیده و قصیده ای در حَنین ِ دمشق موطن خویش داشته است
ابوعمران موسی بن رباح. متکلم بر مذهب ابوعلی. او نزد علی بن ابی بکر اخشید و علی الصیمری و غیر آن دو از متکلمین دانش کلام فراگرفته و ابن الندیم گوید در این زمان (377 ه. ق.) او به مصر در سن 80 سالگی حیات دارد
ابوعمران موسی بن رباح. متکلم بر مذهب ابوعلی. او نزد علی بن ابی بکر اخشید و علی الصیمری و غیر آن دو از متکلمین دانش کلام فراگرفته و ابن الندیم گوید در این زمان (377 هَ. ق.) او به مصر در سن 80 سالگی حیات دارد
محمد بن احمد بستی. وفات 354 ه. ق. در سن 80 سالگی. تولد او به سیستان بوده و پس از مسافرتهای بسیار قاضی سمرقند شد، و سپس بتهمت زندقه معزول گشت و علت آنکه گفته بود نبوت چیزی جز علم و عمل نیست. و کتب چندی در حدیث از او در دست است
محمد بن احمد بستی. وفات 354 هَ. ق. در سن 80 سالگی. تولد او به سیستان بوده و پس از مسافرتهای بسیار قاضی سمرقند شد، و سپس بتهمت زندقه معزول گشت و علت ْ آنکه گفته بود نبوت چیزی جز علم و عمل نیست. و کتب چندی در حدیث از او در دست است
ابونصر عبدالسید بن محمد بن عبدالواحد بن احمد بن جعفر. فقیه شافعی. بروزگار خود فقیه عراقین بود و او را عدیل شیخ ابواسحاق شیرازی میشمردند و در معرفت مذاهب بر ابواسحاق مقدم بود. از بلاد بعیده طالبین علم بخدمتش می شتافتند، وی مردی ثقه و صالح و حجت بود آنگاه که نظام الملک مدرسه نظامیه بساخت تدریس آن بدو تفویض کرد و بیست روز در این مقام ببود سپس این شغل بشیخ ابواسحاق شیرازی محول گشت و پس از مرگ ابواسحاق باردیگر سمت مدرسی بدو واگذار شد، و ابوالحسن محمد بن هلال بن صابی در کتاب خود گوید بنای مدرسه نظامیه را نظام الملک در ذیحجۀ سال 457 ه. ق. آغاز و در شنبۀدهم ذی القعده از سال 459 افتتاح کرد. و بتدریس شیخ ابواسحاق امرداد و در روز مقرر ابواسحاق غیبت کرد و هرچند او را جستند نیافتند و از اینرو این سمت به ابن صباغ ارجاع شد و شاگردان شیخ ابواسحاق بدو نوشتند که اگر از تدریس نظامیه امتناع ورزد به حوزۀ ابن صباغ خواهند پیوست وی بار دیگر این سمت بپذیرفت و ابن صباغ کناره گرفت و مدت تدریس ابن صباغ بیست روز بیش نکشید، و ابن نجار در تاریخ بغداد گوید چون ابواسحاق وفات کرد مدرّسی به ابوسعید منوفی دادند و پس از چندی وی کناره کرد و تدریس به ابن صباغ مفوض گردید و باز ابوسعید را بدان سمت تعیین کردند و او تا آخر عمردر آن مقام ببود. ولادت ابن صباغ در سال 400 به بغداد بوده و در آخر عمر نابینا شده و در 477 هم بدارالخلافه درگذشته است. و از کتب اوست: کتاب الشامل در فقه. تذکرهالعالم و طریق السالم در همان علم. کتاب العده
ابونصر عبدالسید بن محمد بن عبدالواحد بن احمد بن جعفر. فقیه شافعی. بروزگار خود فقیه عراقین بود و او را عدیل شیخ ابواسحاق شیرازی میشمردند و در معرفت مذاهب بر ابواسحاق مقدم بود. از بلاد بعیده طالبین علم بخدمتش می شتافتند، وی مردی ثقه و صالح و حجت بود آنگاه که نظام الملک مدرسه نظامیه بساخت تدریس آن بدو تفویض کرد و بیست روز در این مقام ببود سپس این شغل بشیخ ابواسحاق شیرازی محول گشت و پس از مرگ ابواسحاق باردیگر سمت مدرسی بدو واگذار شد، و ابوالحسن محمد بن هلال بن صابی در کتاب خود گوید بنای مدرسه نظامیه را نظام الملک در ذیحجۀ سال 457 هَ. ق. آغاز و در شنبۀدهم ذی القعده از سال 459 افتتاح کرد. و بتدریس شیخ ابواسحاق امرداد و در روز مقرر ابواسحاق غیبت کرد و هرچند او را جستند نیافتند و از اینرو این سمت به ابن صباغ ارجاع شد و شاگردان شیخ ابواسحاق بدو نوشتند که اگر از تدریس نظامیه امتناع ورزد به حوزۀ ابن صباغ خواهند پیوست وی بار دیگر این سمت بپذیرفت و ابن صباغ کناره گرفت و مدت تدریس ابن صباغ بیست روز بیش نکشید، و ابن نجار در تاریخ بغداد گوید چون ابواسحاق وفات کرد مدرّسی به ابوسعید منوفی دادند و پس از چندی وی کناره کرد و تدریس به ابن صباغ مفوض گردید و باز ابوسعید را بدان سمت تعیین کردند و او تا آخر عمردر آن مقام ببود. ولادت ابن صباغ در سال 400 به بغداد بوده و در آخر عمر نابینا شده و در 477 هم بدارالخلافه درگذشته است. و از کتب اوست: کتاب الشامل در فقه. تذکرهالعالم و طریق السالم در همان علم. کتاب العده
ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن ابی بکر قضاعی (595-658 ه. ق.). مورخ و شاعر و ادیب. تولد او در شهر بلنسیه. و نزد حکام بلنسیه صاحب سر بوده. وقتی مسیحیان این شهر را محاصره کردند به سفارت نزد امیر تونس رفت و از او درخواست که مسلمین اندلس را یاری دهد لیکن چون مسیحیان شهر بلنسیه را متصرف شدند ابن ابار با عائلۀ خود از وطن خویش هجرت کرده بتونس رفت و رازدار یا صاحب السر سلطان تونس شد و نوشتن طغرا به او محول گشت. چندی نیز معزول و باز بکار سابق گماشته شد. در آخر بعلت بدرفتاری، درباریان را از خود ناراضی و سلطان را خشمگین ساخت تا روز چهارشنبه 20 محرم 658 کشته شد. و جسد او را با تمام مصنفات و اشعار وی که بدست آوردند بیک جا بسوختند. این مرد بعلت نامعلومی معروف به الفار (موش) بوده. از اوکتب ذیل باقی مانده است: کتاب التکمله که متمم کتاب الصلۀ ابن بشکوال است. المعجم فی اصحاب القاضی الامام ابی علی الصدفی. کتاب الحلهالسیراء. و این سه در اروپا چاپ شده است. کتاب اعتاب الکتاب. کتاب تحفهالقادم
ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن ابی بکر قضاعی (595-658 هَ. ق.). مورخ و شاعر و ادیب. تولد او در شهر بلنسیه. و نزد حکام بلنسیه صاحب سر بوده. وقتی مسیحیان این شهر را محاصره کردند به سفارت نزد امیر تونس رفت و از او درخواست که مسلمین اندلس را یاری دهد لیکن چون مسیحیان شهر بلنسیه را متصرف شدند ابن ابار با عائلۀ خود از وطن خویش هجرت کرده بتونس رفت و رازدار یا صاحب السر سلطان تونس شد و نوشتن طغرا به او محول گشت. چندی نیز معزول و باز بکار سابق گماشته شد. در آخر بعلت بدرفتاری، درباریان را از خود ناراضی و سلطان را خشمگین ساخت تا روز چهارشنبه 20 محرم 658 کشته شد. و جسد او را با تمام مصنفات و اشعار وی که بدست آوردند بیک جا بسوختند. این مرد بعلت نامعلومی معروف به الفار (موش) بوده. از اوکتب ذیل باقی مانده است: کتاب التکمله که متمم کتاب الصلۀ ابن بشکوال است. المعجم فی اصحاب القاضی الامام ابی علی الصدفی. کتاب الحلهالسیراء. و این سه در اروپا چاپ شده است. کتاب اعتاب الکتاب. کتاب تحفهالقادم
نجم الدین ابوالفتوح احمد بن محمد. حکیم و طبیب ایرانی، اصلاً از مردم همدان و پرورش او به بغداد بوده و از بغداد به دمشق هجرت کرده و تا آخر عمر بدانجا بزیسته است. وفات او بعد از 540 ه. ق. است. او راست مقاله ای در شکل چهارم از اشکال اربعۀ قیاس و کتاب الفوزالاصغر
نجم الدین ابوالفتوح احمد بن محمد. حکیم و طبیب ایرانی، اصلاً از مردم همدان و پرورش او به بغداد بوده و از بغداد به دمشق هجرت کرده و تا آخر عمر بدانجا بزیسته است. وفات او بعد از 540 هَ. ق. است. او راست مقاله ای در شکل چهارم از اشکال اربعۀ قیاس و کتاب الفوزالاصغر
کنیت چند تن از دانشمندان ریاضی و جزآن: 1- ابوالقاسم احمد بن عبدالله قرطبی ریاضی. او درقرطبه تدریس علوم ریاضیه میکرد و در فتنه که بدانجاافتاد بدانیه در ساحل شرقی اندلس پناهید و تا آخر عمر بدانجا ببود. او راست کتابی در اسطرلاب و زیج بطریقۀ سندهند. 2- محمد بن عبدالله قرطبی، برادر احمد سابق الذکر. استاد در عمل اسطرلاب، و گویند ماهرتر از او در این فن نیامده است. 3- ابوعبدالله محمد ادیب قرطبی. او سواحل شمالی افریقا را سیاحت کرد و بغداد را نیزبدید. در فاس و تونس و دیگر بلاد تدریس کرد و اشعار نیکو دارد. وفات 639 ه. ق. 4- جلال الدین علی بن یوسف ماردینی. ادیب و شاعر. کاتب ملک منصور ناصرالدین ارتقی و به سال 658 ه. ق. آنگاه که مغولان ماردین راتسخیر کردند بقتل رسید. او راست: کتاب انس الملوک
کنیت چند تن از دانشمندان ریاضی و جزآن: 1- ابوالقاسم احمد بن عبدالله قرطبی ریاضی. او درقرطبه تدریس علوم ریاضیه میکرد و در فتنه که بدانجاافتاد بدانیه در ساحل شرقی اندلس پناهید و تا آخر عمر بدانجا ببود. او راست کتابی در اسطرلاب و زیج بطریقۀ سندهند. 2- محمد بن عبدالله قرطبی، برادر احمد سابق الذکر. استاد در عمل اسطرلاب، و گویند ماهرتر از او در این فن نیامده است. 3- ابوعبدالله محمد ادیب قرطبی. او سواحل شمالی افریقا را سیاحت کرد و بغداد را نیزبدید. در فاس و تونس و دیگر بلاد تدریس کرد و اشعار نیکو دارد. وفات 639 هَ. ق. 4- جلال الدین علی بن یوسف ماردینی. ادیب و شاعر. کاتب ملک منصور ناصرالدین ارتقی و به سال 658 هَ. ق. آنگاه که مغولان ماردین راتسخیر کردند بقتل رسید. او راست: کتاب انس الملوک
موفق الدین ابوالبقا یعیش بن علی بن یعیش بن ابوالسرایای اسدی. اصلاً موصلی و مولد او به حلب در 553ه. ق. نحو و حدیث به حلب و دمشق فراگرفت و بعزم صحبت ابن انباری قصد بغداد کرد و در موصل خبر وفات اوبشنید و بهمانجا اقامت گزید و از علمای موصل روایات شنود، سپس بحلب بازگشت و از آنجا به دمشق شد و امام ابوالیمن زین بن الحسن کندی اجازتی که حاکی از علو مقام او در علم و ادب است بدو داد و باز به حلب مراجعت کرد و تا آخر عمر بدانجا شغل تدریس ورزید. ابن خلکان معروف نزد او تلمذ کرده و گوید ابن صائغ در ادب حجتی بود خوش بیان و خوش طبع و مزّاح. او راست: شرح مفصل زمخشری و شرح تصریف ملوکی ابن جنی. وفات در 643
موفق الدین ابوالبقا یعیش بن علی بن یعیش بن ابوالسرایای اسدی. اصلاً موصلی و مولد او به حلب در 553هَ. ق. نحو و حدیث به حلب و دمشق فراگرفت و بعزم صحبت ابن انباری قصد بغداد کرد و در موصل خبر وفات اوبشنید و بهمانجا اقامت گزید و از علمای موصل روایات شنود، سپس بحلب بازگشت و از آنجا به دمشق شد و امام ابوالیمن زین بن الحسن کندی اجازتی که حاکی از علو مقام او در علم و ادب است بدو داد و باز به حلب مراجعت کرد و تا آخر عمر بدانجا شغل تدریس ورزید. ابن خلکان معروف نزد او تلمذ کرده و گوید ابن صائغ در ادب حجتی بود خوش بیان و خوش طبع و مزّاح. او راست: شرح مفصل زمخشری و شرح تصریف ملوکی ابن جنی. وفات در 643
عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، مکنی به ابوالعباس. مولد او مکۀ مکرمه، به شعب ابی طالب، آنگاه که مسلمین و بنی هاشم بدانجا محصور بودند (سه سال پیش از هجرت). مادرش لبابه بنت حارث و حارث پسرعم رسول اکرم صلوات الله علیه است و با اینکه هنگام رحلت آن حضرت کودکی سیزده ساله بود احادیث بسیار بدو نسبت کنند. او به سال 27 ه. ق. با عبدالله بن ابی سرح بغزای افریقیه شد و در زمان خلافت امیرالمؤمنین علی علیه السلام با آن حضرت به عراق رفت و در جنگ صفین حاضر بود و سپس حکومت بصره بوی مفوض گردید و پیش از شهادت علی علیه السلام از عراق بطائف هجرت کرد و تا زمان مرگ (68 ه. ق.) بدانجا ببود. خلفای عباسی از نسل او باشند، و نیز گفته اندابن عباس به سال 49 ه. ق. با ابوایوب انصاری به معیت یزید بن معاویه بغزای روم رفت و او اکبر اولاد پدرخویش بوده و عبیدالله و فضل و قثم و معبد برادران او باشند. و چون ابن عباس مطلق گویند منصرف به عبدالله باشد. و کتاب تفسیری نیز به عبدالله بن عباس نسبت کنند
عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، مکنی به ابوالعباس. مولد او مکۀ مکرمه، به شعب ابی طالب، آنگاه که مسلمین و بنی هاشم بدانجا محصور بودند (سه سال پیش از هجرت). مادرش لبابه بنت حارث و حارث پسرعم رسول اکرم صلوات الله علیه است و با اینکه هنگام رحلت آن حضرت کودکی سیزده ساله بود احادیث بسیار بدو نسبت کنند. او به سال 27 هَ. ق. با عبدالله بن ابی سرح بغزای افریقیه شد و در زمان خلافت امیرالمؤمنین علی علیه السلام با آن حضرت به عراق رفت و در جنگ صفین حاضر بود و سپس حکومت بصره بوی مفوض گردید و پیش از شهادت علی علیه السلام از عراق بطائف هجرت کرد و تا زمان مرگ (68 هَ. ق.) بدانجا ببود. خلفای عباسی از نسل او باشند، و نیز گفته اندابن عباس به سال 49 هَ. ق. با ابوایوب انصاری به معیت یزید بن معاویه بغزای روم رفت و او اکبر اولاد پدرخویش بوده و عبیدالله و فضل و قثم و معبد برادران او باشند. و چون ابن عباس مطلق گویند منصرف به عبدالله باشد. و کتاب تفسیری نیز به عبدالله بن عباس نسبت کنند
ابن محمد بن احمد، مشهور به ابن صباغ و ملقّب به نورالدین. وی فقیه مالکی بود. اصل او از سفاقس است و در سال 784 هجری قمری در مکه متولد شد و در سال 855 هجری قمری در همین شهر درگذشت. او راست: الفصول المهمه لمعرفهالائمه و فضلهم و معرفه اولادهم و نسلهم. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1271. الاعلام زرکلی ج 5 ص 161. مخطوطات الموصل جلی ص 122). و نیز رجوع به ابن صباغ (شیخ نورالدین علی بن...) شود ابن صباغ. علی بن محمد بن احمد، ملقّب به نورالدین و مشهور به ابن صباغ. رجوع به علی بن محمد بن ... و نیز به ابن صباغ (شیخ نورالدین علی بن...) شود
ابن محمد بن احمد، مشهور به ابن صباغ و ملقّب به نورالدین. وی فقیه مالکی بود. اصل او از سفاقس است و در سال 784 هجری قمری در مکه متولد شد و در سال 855 هجری قمری در همین شهر درگذشت. او راست: الفصول المهمه لمعرفهالائمه و فضلهم و معرفه اولادهم و نسلهم. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1271. الاعلام زرکلی ج 5 ص 161. مخطوطات الموصل جلی ص 122). و نیز رجوع به ابن صباغ (شیخ نورالدین علی بن...) شود ابن صباغ. علی بن محمد بن احمد، ملقّب به نورالدین و مشهور به ابن صباغ. رجوع به علی بن محمد بن ... و نیز به ابن صباغ (شیخ نورالدین علی بن...) شود